صدایی نیامد، شک داشت.
دوباره پرسید.
-وکیلم؟
باز هم ساکت ماند.
در حالی که نیشش تا بنا گوش باز بود برای بار سوم پرسید؛
- وکیلم ؟
- ب ب ب...بعله!
******
از اون لحظه که شیطان ازش وکالت گرفت، یک لحظه هم رهاش نکرد. همیشه و همه جا همراش بود؛
هر کس از یاد خدا روی گردان شود شیطان را به سراغ او می فرستیم، پس شیطان همواره قرین اوست.(زخرف، 36)